چطور یک عکاس حرفه ای شوم؟ چگونه به کسب درآمد با عکاسی بپردازیم؟ این سوالی است که زیاد می شنویم. کار در حرفه عکاسی مانند قبل نیست. چالش های بیشتری ایجاد شده، تفاوت ها بسیار اندک است و رقابت شدید. زندگی کردن به عنوان یک عکاس هنوز هم ممکن است اما مسیر انتخاب این حرفه به عنوان یک شغل مانند قبل مستقیم نیست. در این پست به بعضی از مسائل مربوط به کار کردن در حرفه عکاسی خواهیم پرداخت و تغییرات صنعت عکاسی را بررسی می کنیم و یاد می گیریم که چطور می توان در اقتصاد دنیای امروز به عنوان یک عکاس دوام آورد.
کسب درآمد با عکاسی
شما شغلی در عکاسی می خواهید که همیشگی باشد. هر شغلی استرس و نگرانی خاص خودش را دارد، اما کار به عنوان یک عکاس اساسا باید همراه با لذت و شور باشد. در غیر اینصورت چرا انجامش دهید؟ به سه عنصر مهم برای شغل عکاسی خواهیم پرداخت:
- چطور از هزینه ها بکاهیم ؟
- چطور منابع کافی ایجاد کنیم ؟
- چطور به سود برسیم ؟
در مورد اینکه شغل آینده تان را حرفه عکاسی انتخاب کنید، دستورالعمل های خوبی را دریافت خواهید کرد.
کسب درآمد با عکاسی سنتی یا مدرن
زمانی موانع تکنیکی و سرمایه ای زیادی بر سر راه عکاس شدن وجود داشت. تقریبا تمامی این منابع از بین رفتند. سال های زیادی تعداد نسبتا کمی عکاس می توانستند کارشان را به دلیل مهارت های عالی، دوربین های گران قیمت یا هر دو ادامه دهند. و پس از ظهور دوربین های حرفه ای DSLR، حجم وسیعی از تغییرات وارد صنعت عکاسی شد.
مشکل اشباع بازار
وقتی DSLR های خوب وارد بازار شدند و تمامی مردم آنها را خریداری کردند. عکاسی تبدیل به خدمات بی ارزشی شد. مشتریان، خیلی زود کم شدند. عکاسان جدیدی از همه جا سردرآوردند، مشتریان هم از اینکه تعداد عکاسان زیاد بود استفاده می کردند و می گفتند: اگر این عکس را به فلان قیمت برایم نگیری خیلی ها هستند که این کار را انجام می دهند. کارشان شاید مثل تو خوب نباشد اما به اندازه کافی خوب است. دری که برایت باز شده را نبند.
مشتریان همیشه این حرف می زنند اما این دفعه حق با آنها بود که تعداد عکاسان بی شمار شده بود. بله نسل جدیدی از عکاسان متولد شد که علیرغم نداشتن تجربه و مهارت کافی برای مشتریانی که به عکس معمولی اما ارزان اهمیت می دانند، خوب بود.
جهانی شدن
تقریبا در همین زمان، شرکت های عکاسی آنلاین شدند. همین امر برای عکس های دیجیتال بازار جهانی باز کرد و فرصت های زیادی در کوتاه مدت ایجاد شد اما در نهایت از ارزش دستاوردهای عکاسان مطرح کاست. و سپس در کشورهای پیشرفته جهان، عصر جدیدی از رکود اقتصادی و صرفه جویی مالی ایجاد شد.
عکاسی سفارشی همیشه گران بوده و قیمت خاص خود را دارد. افرادی که بودجه شان کم بود به دنبال جایگزین می گشتند، آنها خودشان عکس می گرفتند یا اینکه خیلی ساده از اینترنت عکس ها را کپی می کردند.
عکاسی به عنوان کالا
و در حال حاضر عکاسان در بازار جهانی به شدت رقابتی کار می کنند. دیجیتالی شدن و جهانی شدن انتخاب را برای مشتریان چندین برابر کرده و بالعکس فرصت کار را برای عکاسان کاهش داده است. به استثنای چند مورد اندک، در حال حاضر هیچ سود اقتصادی واقعی برای عکاس بهتر از رقیب وجود ندارد. تولید برای بازارهای مصرف گرا اهمیتی به کیفیت نمی دهد و فقط کمیت مهم است. حالا مشتریان پول دارند و بسیاری از عکاسان نه چندان توانا را انتخاب می کنند.
پول درآوردن به معنی تولید بیشتر است. موارد استثنا شامل بخش هایی از صنعت عکاسی می شود که هنوز هم برای ورود به آنها به استانداردهای کیفی نیاز است مانند عکاسی های تبلیغاتی و مدلینگ، عکاسی از مراسم ازدواج با کیفیت یا بعضی انواع عکاسی های هنری، تدوینی و مستند. استثنای دیگر، شهرت است که برای بیشتر افراد دسترسی به آن ممکن نیست.
عکاسی یک تخصص است نه یک شغل
وقتی عکاس ها می بینند که پست های شغلی شان در روزنامه ها ناپدید می شود و استودیوهای عکاسی شان تبدیل به گاراژ یا انبار می شود قلب شان درد می گیرد و از شدت خشم دندان هایشان را بر روی هم فشار می دهند. امروزه زندگی کردن با حرفه عکاسی حتی اگر تجهیزاتی به ارزش میلیون ها تومان داشته باشید به معنی اتلاف عمرتان است.
به نظر بهتر است به آینده فکر کنیم و در عین حال تمرکزمان از روی حقایق را از دست ندهیم. روزهای بی فکری گذشته و باید به سمت جلو پیش رفت.
عکاسی هرگز یک شغل واقعی نبوده است و هرگز هم نخواهد بود. ما در واقع نیازی به عکاسان حرفه ای نداریم حداقل آنطور که به پزشکان متخصص، وکیل یا لوله کش نیاز داریم.
عکاسی جهان را می خورد
در هر صورت این تغییرات به صورت اجتناب ناپذیر ایجاد شده اند. مسیر این رسانه جوان و در حال پیشرفت رو به جلو است و تاریخچه عکاسی شامل مثال های مختلفی از تغییرات فناوری می شود که دوربین ها را از کنترل عده خاصی خارج کرده و در اختیار عام قرار داده است. در طولانی مدت این مسیر برای عکاسی، هنر و جهان خوب است.
به نظر عکاسی دیجیتال ما را به واقعیت پتانسیل عکاسی نزدیک تر کرده است. و آیا متوجه این موضوع شده اید که عکاسی مهارتی ضروری برای مشاغل دیگر است؟
عکاسی، دیگر یک حوزه خاص برای تکنیسین ها و هنرمندان نیست، در وقع همه جا دیده می شود. خیلی ها از حرفه عکاسی برای امرار معاش استفاده می کنند تا اینکه عکاس حرفه ای مانند گذشته باشند. اما همه اینها به چه معناست؟ اگر فرد جوان یا کسی باشید که به دنبال پول درآوردن از دوربینش باشد چه می شود؟
با وجود اینکه کارمندان حرفه ای، استودیو و عکاسان آزادی هستند که هنوز هم فعالیت دارند، فرصت های واقعی در جای دیگری نهفته است. امرار معاش از طریق حرفه عکاسی به معنی تجسم عکاسی به عنوان یک مهارت همیشگی است: کاری است که شما انجام می دهید، نه کسی که هستید. برای شروع بهتر است یک طرح دقیق داشته باشید، هزینه هایتان را کنترل کنید و منابع سودآوری خود را تقسیم نمایید.
قبل از شروع، گزارش کاملی از خودتان آماده کنید
قبل از اینکه شروع کنید از خودتان بپرسید چرا چنین زندگی را می خواهید. انگیزه تان چیست؟ چطور می خواهید از عکاسی پول درآورید؟ به عنوان یک فرصت کاری در بهترین شرایط عکاسی دارای ریسک است. در مورد اهداف اصلی تان فکر کنید. دنبال کردن عکاسی برای پول باید یک کسب و کار همیشگی باشد که اهداف مشخصی داشته باشد.
آیا کار کردن با مردم را برای حل چالش های تصویری شان دوست دارید؟ پس ماجراجوی چطور؟ آیا برقراری رابطه با جهان به شکلی خاص برایتان جذاب است؟ آیا دیدن آثارتان روی بیلبورد، مجلات یا دیوار گالری ها به شما حس رضایت می دهد؟ برای اینکه این کارها را انجام دهید نیازی نیست که حرفه ای و متخصص باشید.
اگر عکاسی پروژه ای موقتی و فقط از روی احساسات است بهتر است رهایش کنید. می توانید هنر و خودتان را جدی بگیرید اما سردردهای ناشی از دنبال کردن مشتریان را حذف کنید. هیچ مشکلی در آماتور بودن وجود ندارد. اگر پاسخ هایتان به این سوالات همچنان شما را به سمت عکاسی برای کسب درآمد سوق می دهد، سوال بعدی این است که آیا این مسیر واقعا قابل پیگیری است.
چه نوع سرمایه هایی دارید؟ آیا می توانید از پس تجهیزات کاری که می خواهید انجام دهید برآیید؟ می توانید زمان لازم برای پیدا کردن و خدمت رسانی به مشتریان را تنظیم کنید؟ آیا یاز به آموزش دارید تا مهارت هایتان افزایش یابد؟ و قبل از اینکه به سودآوری برسید تا چه مدت می توانید خودتان را پشتیبانی کنید؟ بنابراین قبل از شروع از خودتان صادقانه بپرسید که هدفتان چیست و آیا ممکن و شدنی است یا خیر.
کاهش هزینه ها: کار با وسایل موجود
برای کار کردن در حوزه عکاسی و استواری در این زمینه باید با تجهیزاتی شروع کنید که هزینه زیادی نداشته باشند. کار عکاسی شدیدا ناپایدار است، هیچوقت در یک وضعیت بخاطر اینکه تجهیزات تان به آن محدود شده و برایش هزینه کرده اید، متوقف نشوید. خودتان را مجبور به انتخاب میان اجاره خانه و دوربین تان نکنید. قانون کلی این است که 30 درصد درآمدتان را صرف تهیه مکان مناسب کنید.
حال این را هم اضافه کنید که هیچ تضمینی وجود ندارد که شما به عنوان یک عکاس آزاد بیشتر از حداقل دستمزد را به ویژه در ابتدای کارتان بدست آورید.
در واقع این احتمال وجود دارد که در همان دوره زمانی، بیشتر از تمام وقت کار کنید اما کمتر از حداقل دستمزد یک کارگر درآمد داشته باشید.
انتظاراتتان را عوض کنید
قرار نیست که شانس بیاورید. تامین کمبودهای درآمد معمولا به معنی قربانی کردن عناصر دیگر مانند اوقات فراغت، یا خریدن دوربین جدید است. در عوض پول تان را صرف لنزها کنید و مابقی را برای زمان هایی که سفارش کار وجود ندارد پس انداز کنید. همچنین بخاطر داشته باشید که عکاسی آنطور که اینستاگرام می گوید ماجراجویی بی پایان نیست.
بیشتر عکس ها نادیده گرفته می شوند. عکاسان آزاد نصف وقت شان را صرف پیدا کردن مشتریان جدید و حفظ مشتریانی می کنند که دارند. در واقع اساسا همگی آنها مجبور به انجام انبوهی از کاغذبازی هستند.
خسیس باشید
این یکی ساده است: کیف پولتان را باز نکنید عکاس ها دوست دارند که دوربین ها را با هم مقایسه کنند، اشکالی ندارد اما در دام چشم و هم چشمی گیر نکنید. دوربین نیست که عکس می گیرد این شما هستید که عکس خوب را خواهید گرفت. تجهیزاتی را کرایه کنید که از پس کرایه آنها برمی آیید یا اگر قرار است بخرید مناسب ترین قیمت و کیفیت را تهیه کنید.
وقتی نیاز به خریدن وسیله ای دارید، سعی نکنید که جدیدترین و بهترین را بخرید. در عوض به نمونه های قبلی هم نگاهی بیاندازید. نسخه های معمولا فقط چند گزینه بیشتر دارند و تغییر اساسی نمی کنند. حتی ممکن است نمونه های قبلی برای کار شما مناسب تر باشند. لنزهای دارای فوکس دستی ارزان تر و عالی هستند، می توانید دوربین دارای قاب کامل را تهیه کنید تا در صورت بروزمشکلات احتمالی با استفاده از نرم افزار عکس ها را اصلاح نمایید.
انتظاراتتان را عوض کنید
قرار نیست که شانس بیاورید. تامین کمبودهای درآمد معمولا به معنی قربانی کردن عناصر دیگر مانند اوقات فراغت، یا خریدن‌دوربین‌جدید است. در عوض پول تان را صرف لنزها کنید و مابقی را برای زمان هایی که سفارش کار وجود ندارد پس انداز کنید. همچنین بخاطر داشته باشید که عکاسی آنطور که اینستاگرام می گوید ماجراجویی بی پایان نیست.
بیشتر عکس ها نادیده گرفته‌می‌شوند. عکاسان آزاد نصف وقت شان را صرف پیدا کردن مشتریان جدید و حفظ مشتریانی می کنند که دارند. در واقع اساسا همگی آنها مجبور به انجام انبوهی از کاغذبازی هستند.
چگونه می توان با عکاسی کسب درآمد کرد
خب زمان پول رسیده! سه روش برای کسب درآمد از طریق عکاسی وجود دارد:
- دریافت دستمزد
- افزایش سرمایه
- جمع آوری اعانه
دریافت دستمزد: از مهارت هایتان برای کسب شغل استفاده کنید
بخاطر دارید که گفتم چطور افراد تازه وارد در بازار عکاسی غرق می شوند؟ آنها قبل از اینکه عکاسی را انتخاب کنند از شغل های دیگری وارد این حوزه می شوند. می توان این استراتژی را بالعکس نیز اعمال کرد. همانطور که گفتیم: اگر نمی توانید از آنها پیشی بگیرید به آنها بپیوندید. هیچ کسی نمی خواهد برای عکاسی هزینه کند اما همه آنرا می خواهند. در حال حاضر عکاسی بیش از قبل مورد نیاز است.
این عدم تطابق باعث‌شده که کارفرمایان عکاسی را به تمامی مشاغل موردنظر خود بیافزایند: ارتباطات و شغل های رسانه ای و همچنین ساخت لامپ، فروشندگی، غذا، مسکن، علوم و مهندسی، سفر و گردشگری همگی به عکاسی نیاز دارند. چه کسی برای فیسبوک، اینستاگرام . غیره عکس می گیرید؟
چه کسی نظرات مشتریان برای وب سایت ها را ثبت می کند؟
چه کسی فرآیند ساخت را ثبت می کند؟ مهارت های ارتباط تصویری شما می کند بخش ارزشمندی از هر سازمانی باشد. بنابراین اولین تاکتیکی که به شما توصیه می کنم استفاده از عکاسی برای قرارگرفتن در بازار شلوغ و پیداکردن کار خوب است. عکاسان داستان هایی در مورد استودیوهای مشاغل آزاد نقل می کنند که هیچ کس نمی داند واقعیت دارند یا خیر.
استفاده از این توانایی باعث پدیداری فرصت های بیشتری برای مشاغل بهتر خواهد شد. در صحبت از مهارت ها بد نیست که به سراغ ویدئو نیز بروید. ویدئو طبیعی ترین راه برای نمایش کارهایی است که می توانید انجام دهید.
تولید سرمایه: برنامه های جانبی
هدف از برنامه های جانبی این است که با گذشت زمان منابع فیزیکی، اجتماعی، فنی و هنری را تامین کند. به تلاش ادامه دهید تا اینکه یک روز بتوانید حرفه عکاسی را از برنامه فرعی به برنامه اصلی زندگی تان تبدیل کنید. یا اگر هم نتوانستید حداقل از این کار برای لذت و زندگی سالم استفاده کنید. قبل از اینکه این پروژه را شروع کنید خودتان را در موقعیت امنی قرار دهید. همه مشاغل به شما امکان عکاسی همزمان را نمی دهند.
شغلی موردنظرتان است که بتواند پول کافی برای نیازهای اولیه تان تامین کند. در حالیکه عکاسی به عنوان یک فعالیت جانبی پول زیادی به همراه ندارد به دلیل فرصت ها و مزایای دیگرش خالی از لطف نیست. شما به تدریج می آموزید که با آثارتان وب سایت خود را راه اندازی کنید، نمایشگاه بگذارید و با غریبه ها ارتباط برقرار کنید.
انجام این امور خلاقیت تان را زنده نگه می دارد و کمک می کند تا مهارت های جدید بیاموزید و در جامعه تان ارتباط برقرار کنید. حلقه بازخورد مثبت بسیار فعال است. تا جایی که می توانید برای سودی که می توانید از فعالیت های جانبی بدست آورید سرمایه گذاری کنید. آموزش مهارت ها، گسترش کسب و کار یا تجهیزات بهتر: از کاری که انجام می دهید برای بهتر شدن روند زندگی تان استفاده کنید.
جستجو برای کمک های مالی
این منبع درآمد معمولا فراموش می شود اما گاهی بسیار قدرتمند است. در زبان اقتصاد جستجو برای کمک مالی به معنی دستاورد اقتصادی از جانب دیگران است در حالیکه هیچ مزیتی برای جامعه به دنبال ندارد. به عبارت دیگر بدون اینکه کاری کنید یا چیزی را به خطر بیاندازید فقط بخاطر کسی که هستید، به شما پول می دهند.
اگر بتوانید از دولت برای راه اندازی کسب و کار عکاسی پول بگیرید، استراتژی موفقیت آمیزی را در پیش گرفته‌اید. از همه فرصت های احتمالی مانند وام ها، صندوق های حمایت مالی و معافی مالیاتی استفاده کنید. فرصت ها می توانند از تمام سطوح دولتی باشند.
معمولا پولی که مردم می دهند شروع خوبی برای عکاسان تازه کار است. پیشرفت تحقیقات محلی و سازمان های هنری در صورت بروز مشکل از هنرهای در حال توسعه حمایت می کنند. با دریافت این کمک ها ادامه کارها و برنامه هایتان ساده تر می شود.
کسب درآمد با عکاسی در شغل ثابت
مزیت متمایز خود را پیدا کنید
اگر به دنبال سرمایه گذار در زمینه عکاسی هستید، چه چیزی آنها را برای سرمایه گذاری مجاب می کند؟ چه چیزی سودآوری عکاسی تان را تضمین می کند؟
کاری که شما می توانید انجام دهید آیا دیگران نمی توانند؟ به این ویژگی مزیت تمییزدهنده می گویند.اگر دانید این مزیت چیست اشکالی ندارد.
زمان می برد تا به آن پی ببرید و ترکیبی از مهارت ها و حمایت ها را پیدا کنید که باعث متمایزشدن کسب وکار عکاسی شما می شود. نکته اصلی در این پست این است که به خودتان زمان بدهید تا کسب وکار عکاسی تان با شما هماهنگ شود و به ثمر برسد. ادامه دهید، یاد بگیرید، امتحان کنید، افراد جدید را پیدا کنید با آنها کار کنید و به سمت درآمدی ثابت پیش بروید. از استراتژی های قدیمی نترسید و برای کارتان برنامه ریزی داشته باشید.
مسیر طولانی خود را آغاز کنید
در نهایت بخاطر داشته باشید که برای بهره برداری از عکاسی به صرف زمان نیاز دارید. به خودتان سخت نگیرید. شما می توانید مثالی از افراد موفق باشید و بهترین انتخاب ها را در این مسیر انجام دهید. تصمیم گیری های صحیح باعث می شود که به عنوان یک هنرمند رشد کنید و کسب وکار موفقیت آمیزی را پرورش دهید. بخاطر داشته باشید: شما وارد مسیر بسیار هیجان انگیزی شده‌اید.
موفق باشید!
سوالات متداول
عکس های خود را در سایت های Stock Photography بفروشید یا رایگان ارائه دهید.
به مسابقات عکس بپیوندید .
یک وبلاگ عکاسی یا کانال یوتیوب راه اندازی کنید.
چاپ های خود را بفروشید .
کار عکاسی آزاد را برای مجلات یا روزنامه ها انجام دهید.
پاپاراتزو شوید.
عکسبرداری برای مشتریان انجام دهید.
ویرایش و روتوش عکس هارا انجام دهید.
اگر به دنبال حداکثر استفاده هستید عکاسی از رویدادهای شرکتی بهترین گزینه خواهد بود. با این حال، ما متوجه می شویم که این رویدادها به طور فزاینده ای توسط عکاسان داخلی پوشش داده می شود، حتی گاهی اوقات با استفاده از تلفن هوشمند.
عکس‌های صادقانه بهتر به فروش می رسند. تفاوت چندان زیاد نیست، اما قطعاً قابل توجه خواهند بود: 62 درصد از پرفروش‌ها به سبکی صریح عکسبرداری شده‌اند پس عکس های صادقانه بگیرید.
