عکاسی چیزی فراتر از خریدن جدیدترین دوربین
عکاسی چیزی فراتر از خریدن جدیدترین دوربین، گران ترین لنزها و حتی شناسایی سوژه است.
خلاقیت باید تبدیل به عنصری درونی مانند تنفس شود.
امروزه همه حضار در مراسم مختلف یا مکان های دیدنی با گوشی های همراهشان در حال عکس گرفتن هستند.
آیا ما به عکس گرفتن از تمام لحظه های زندگی مان محکوم هستیم؟
آیا به وسایل عکاسی اعتیاد داریم و عادت کرده ایم که از آنها استفاده کنیم تا با دیگران یکی شویم،
یا اینکه به تجربه کردن سوژه های دسته دو و دسته سه اعتیاد داریم؟
خیلی از عکاسان هنوز هم با دوربین ها و لنزهای قدیمی شان کار می کنند. در واقع اثر هنری زمان ندارد.
سه متغیری که در عکس نام برده ایم را بخاطر دارید: ابزارهای عکاسی، سوژه موجود و خلاقیت.
پس از اینکه در جوانب فنی عکاسی مهارت کافی را بدست آوردید، بنظر بد نیست که کمی بیشتر در مورد سوالات عمیق مربوط به هنر و حقایق زندگی تامل کنید و به سوالات اساسی تر درباره معانی تجربه تان برسید.
چرا سعی نمی کنید عکاسی را نوعی از همان حکاکی های روی سنگ ها بدانید؟
هنر همیشه در مورد ملموس ها یا چیزهای سطحی نیست.
هنر عالی باید راوی حقایق بزرگ و ناب باشد.
ما در بسیاری از جوانب به هم مرتبط شده ایم و پتانسیل الهام درونی در همه ما وجود دارد.
جهان بسیار بزرگ و پیچیده است و هر کسی می تواند با آگاهی خودش به مکاشفه بپردازد.
عکاسی باعث می شود که ما چیزهایی را ببینیم که دیگران خیلی ساده از کنارش عبور می کنند.
بسیاری از عکاسان در یک سبک خاص فعالیت دارند مانند مناظر، چهره، عروسی و غیره.
این دسته بندی ها مهم هستند اما مهمتر این است که نبود خلاقیت را کنار گذاشت و باید پذیرای تمام انواع زیباشناسی بود.