برای تجزیه و تحلیل عکس باید چه مواردی را مدنظر داشت؟ ایده این است که با ارزیابی تصاویر خود و دیگران یاد بگیرید تا کارهایی که برای تصاویر موفق انجام میشوند را کشف کنید، ازاینرو میتوانید از آنها در عکسهای خود بیشتر استفاده کنید. بنابراین، در این مقاله قصد داریم برای کمک به بازبینی تصاویرتان و یا نقد کردن آنها 6 نکته را به شما ارائه بدهیم و به شما کمک کنیم تا عکاسی خود را بهبود بخشید. این مقاله میتونه خیلی راحت بهتون کمک کند که با تجزیه و تحلیل عکس آشنا شوید. شما در عرض کمتر از 4 دقیقه و با زمانگذاشتن برای دیدن فیلم زیر میتونید با موضوع تجزیه و تحلیل عکس به طور کامل آشنا بشین.
چگونه بدانید که تصویر شما خوب است یا نه؟ سؤال این است، اینطور نیست؟!
ما علاوه بر اینکه فیلم جذاب در مورد تجزیه و تحلیل عکس را برای شما در بالا آوردهایم، به شما خواهیم گفت که برای نقد یک عکس، چه آپشن هایی را باید مدنظر داشته باشید. اگر با خوشحالی عکس میگیرید، در دنیای کوچک خود گرفتارشدهاید و خودتان تنها کسی هستید که عکسهایتان را میبیند – شما هیچ راهی برای مقایسه ندارید. در حالت ایده آل میخواهید تصاویر خود را به اشتراک بگذارید و در مورد چگونگی انجام این کار بازخورد بگیرید، اما اگر اینیک چشمانداز واقعاً ترسناک باشد، میتوانید از انجام بازنگریهای خود نیز بهرهمند شوید. نگاهی به عکسهای عکاسان دیگر به شما کمک خواهد کرد تا شاخصی را به دست آورید تا ببینید که کجای کار هستید.
شما ممکن است احساس کنید که عکسهایتان بسیار خوب هستند و واقعاً نیازی به بهتر شدن ندارند. اما نگاه کردن به کارهای دیگر میتواند به شما یک چشمانداز بدهد – نه اینکه همیشه بخواهید خود را با دیگری مقایسه کنید، اما فقط شگفتزده میشوید – آیا میتوانید بهتر انجام دهید؟ کمی بیشتر به خودتان فشار بیاورید؟ آیا در آنجا چیزهایی برای یادگیری وجود دارد؟ از نظر شما عکس خوب چه ویژگی هایی دارد؟
نکته: همیشه برای یادگیری و رشد کردن بهعنوان یک عکاس فضای بیشتری وجود دارد. یادگیری را متوقف کنید و دوربین را به گردن بیندازید. از سوی دیگر، اگر شما بهطور مداوم به تصاویر کتابها و عکسهای آنلاین نگاه میکنید و فکر میکنید «وای آنها واقعاً خوب هستند کاش من هم بتوانم عکسهایی شبیه به آنها بگیرم» – پس بروید و روی حرکت در آن جهت کارکنید!
1. عبارت «من آن را دوست دارم چون» را با «این تصویر کار میکند زیرا» عوض کنید.
هنگامیکه بازبینی یک تصویر را شروع کنید و در اینکه چه چیزی کار میبیند و در مقابل چه چیزی در تصویر کار نمیکند، صحبت میکنید، مغز شما آن را به شیوهای متفاوت میبیند. این کار ممکن است کوچک یا احمقانه به نظر برسد اما کار میکند.
در مورد تصاویر خودتان، البته که شما عکسهای خود را دوست دارید؛ شما آنها را گرفتهاید؛ اما اگر منطقیتر به آنها نگاه کنید و فکر کنید که چه چیزی کار میکند و چه چیزی کار نمیکند، بهتر میتوانید نقاط ضعف و قوت تصاویر را ببینید؛ بنابراین این کار به شما کمک میکند که متوجه شوید دفعه چگونه آن را بهتر انجام دهید و یا قسمتی از عکسی را که بازبینی میکنید حذف کرده یا پردازش کنید.
مطالعه تصاویر عکاسان دیگر با استفاده از این عبارت احساسات را دور میکند. هنگامیکه تصویری را میبینید که بهنوعی واکنش عاطفی مثبت یا منفی به آن دارید این احساس به دوست داشتن یا نداشتن عکس منجر میشود. برای لحظهای به این فکر کنید؛ اگر یک تصویر بتواند ترکیبی قوی باشد، دارای روشنایی شگفتانگیز و یک سوژهی واضح باشد، اما داستانی که میگوید چیزی نباشد که شما با آن ارتباط برقرار کنید، بنابراین آن را دوست نخواهید داشت؛ اما آیا این تصویر هنوز هم میتواند تصویر موفقی باشد؟
آیا هنوز هم میتواند کار کند؟ بله. ممکن است شما آن را دوست نداشته باشید، شاید تاریک و افسرده است و این چیزی نیست که کار شما باشد، اما هنوز هم میتواند کار کند. بنابراین، اکنون تکرار این عبارتها را شروع کنید:
- این تصویر کار میکند، یا موفق است، زیرا…
- این تصویر کار نمیکند و یا موفق نیست، زیرا…
2. آیا برای مخاطب سوژهی مشخصی وجود دارد؟
اکنونکه شما بیطرفانه به تصاویر نگاه میکنید، اجازه دهید برخی از روشهایی را که یک تصویر میتواند کار کند یا کار نکند را بررسی کنیم. اول این است که متوجه شوید در تصویر یک سوژهی مشخص وجود دارد. هنگامیکه تصویری را برای اولین بار میبینید، آیا بلافاصله متوجه میشوید که عکاس میخواهد شما به کجا نگاه کنید؟
در اینجا سوژه کاملاً مشخص نیست؛ نزدیکی بیشازحد وجود دارد و بیننده هدایت نشده است که به کجا باید نگاه کند. با سوژههای جالبی مثل این، با تلاش و شامل چیزهای زیادی بودن، این کار آسان است، همانطور که من در اینجا انجام دادم.
برای واضح کردن سوژهی تصویر روشهای زیادی وجود دارد، ازجمله:
- استفاده از عمق کم زمینه، شاید با پسزمینهای تار، بهطوریکه تنها سوژه در فوکوس شارپ باشد.
- استفاده از روشنایی که در آن سوژه برجسته شده است
و یا در معرض نور قرارگرفته است، بنابراین برجسته میشود. - سوژه بزرگترین و برجستهترین چیز در تصویر است.
- آیا عنصر ترکیبی وجود دارد که چشم شمارا به سمت سوژه هدایت کند – شاید خطوط برجسته و یا از طریق استفاده از فرم.
- آن را واقعاً ساده نگهدارید.
اگر فقط یکچیز در عکس وجود دارد، سوژه کاملاً واضح خواهد بود.
بگذارید این تصاویر را بررسی کنیم تا ببینیم آیا یک سوژهی واضح وجود دارد
(توجه داشته باشید که سه عکس زیر را من نگرفتهام):
سادگی
در تصویر قایق روبرو تنها یک سوژه در عکس وجود دارد، بنابراین میتوانیم بگوییم اینیک سوژهی کاملاً واضح است. سادگی یکراه واقعاً آسان برای اطمینان از این موضوع است. سعی نکنید تصاویر خود را بیشازحد پیچیده و یا آشفته کنید، و به این صورت آنها قویتر خواهند بود. زیبایی در سادگی است!
یکبار دیگر سوژه واضح است و یک تصویر ساده است. بیایید با استفاده از عبارتی که تمرین کردهاید ببینیم در این تصویر چه چیزی کار میکنید؟ رنگهای مکمل یا متضاد بسیار دلپذیر هستند و به برجسته شدن سوژه کمک میکنند. نور که از میان گلبرگهای گل میآید، رنگ را افزایش میدهد و موجب گرم شدن آن میشود و بیننده را به صحنه دعوت میکند. پسزمینه ساده و مختصر است. این کار میکند.
3. آیا تصویر داستانی را میگوید؟
کلمهی مهم دیگری که میخواهید در هنگام بررسی عکسها به آن فکر کنید، چرا، است. چرا عکاس این عکس را گرفته است؟ این عکس چه چیزی به بیننده میگوید؟ آیا پیام یا داستانی وجود دارد که میتوانید ببینید؟ در مورد مفاهیم فکر کنید – مفهوم ممکن است که داستان عشق، یا غم و اندوه و یا صلح باشد.
سپس هنگامیکه عکاسی میکنید، سعی نکنید تمام مدت سوژه را تحت الفظی در نظر بگیرید – معنای سوژه میتواند یک ایده یا یک احساس باشد، نه چیزی یا فردی. مطمئناً شما نیاز دارید تا چیزی را بهصورت فیزیکی در تصویر برجسته کنید، پپام برای مثال نیمکت خالی ممکن است پیام تنهایی، آرامش یا صلح را منتقل کند.
داستان تصویر روبرو چیست؟ نیمکت برجسته است، اما آیا سوژه آن است؟ یا چیز دیگری است؟ عکس چه داستانی برای گفتن دارد؟ آیا عکاس باید آنچه اتفاق افتاده است را شرح دهد یا شما میتوانید آن را تشخیص دهید؟ شما ممکن است چیزی کاملاً متفاوت را ببینید.
4. آیا نور برای حس و حال تصویر مناسب است؟
نور نرم کنتراست پایینی دارد، به شما کمک میکند تا جزئیات بیشتری را در سایهها و قسمتهای برجستهی تصویر نگهدارید، سایههای کمتر تعریفشده دارد و تصاویری را با درام کمتر و راز بیشتر ایجاد میکند. نور سخت کنتراست بالاتری دارد، تمایل دارد جزئیات سایهها و نقاط برجسته را از دست بدهد، دارای سایههای شارپ بهخوبی مشخصشده است، بافتها را افزایش میدهد و تصاویر با درام و تأثیر بیشتری را میسازد.
همانطور که در مقاله بالا ذکرشده است، چیزی بهعنوان نور، درست، غلط یا بد وجود ندارد؛ اما نوعی نور مناسب برای سوژه وجود دارد و داستان در تصویر بالا بیان میشود.
بنابراین، هنگام بازبینی تصاویر، این را در ذهن داشته باشید:
- آیا نور با موفقیت به تصویر اضافه میشود یا از آن دور میشود؟
- آیا نور میتواند برای برجسته کردن سوژه بهتر مورداستفاده قرار گیرد؟
- آیا نوری که در پسزمینه وجود دارد چشم بیننده را از سوژه دور میکند؟
- در تصویر زیر نور سخت و دارای کنتراست است.
- من تصمیم گرفتم برای سادهسازی بیشتر و فوکوس روی سایهها، آن را به B / W تبدیل کنم.
- آیا فکر میکنید که نور سخت و سایههای بهخوبی تعریفشده به این تصویر اضافهشدهاند؟
- آیا برای انتقال حس شهر کار میکند؟
- لایههای درون مه در ماچو پیکو، پرو. مه بیشتر!
- حس و حال تصویر بالا چیست؟
- یکبار دیگر مه به هوای رازآلود اضافهشده است؟
- آیا میخواهید بدانید که چه چیزی در عمق آن پنهانشده است؟
- آیا نور با حس و حال و داستان این تصویر متناسب است؟
5. به لبههای تصویر نگاه کنید
این مسئله همراه با نکتهی شماره 2 بالا، داشتن سوژهی واضح، اتفاق میافتد. یکی از اشتباهاتی که اغلب مبتدیان مرتکب میشوند این است که تلاش میکند چیزهای زیادی را در یک تصویر قرار دهند. آنها میخواهند همهچیز را در یک صحنه نشان دهند، سوژه گم میشود و نتیجه چیزی برای بیننده به نمایش نمیگذارد. این بهخصوص در هنگام استفاده از یک لنز زاویهی باز صدق میکند.
بنابراین، برای این نکتهی بازبینی، لبهها یا مرز تصویر را نگاه کنید. از خود بپرسید که آیا چیزهایی وجود دارد که نیازی نیست در تصویر باشند،
چیزهایی که به ترکیب یا داستان چیزی اضافه نمیکنند. ممکن است چیزهایی وجود داشته باشد که نگاه بیننده را از سوژه دور میکند و یا حتی آن را قطع میکند. درختی ننگین که از سر یک نفر رشد میکند یا خط افقی که آنها را نصف میکند، نمونههایی از نگاه نکردن به لبهها هستند.
بهاستثنای مواردی که برای قاب سوژه مورداستفاده قرار میگیرند (شاخههای آویزان درخت یا طاق)، لبههای تصویر باید نسبتاً ساده باشند. تصوير را بازبینی کنيد و اگر باید بهتر از آن باشد تصميم بگيريد که باید نزدیکتر يا از زاویهی بالاتر يا کمی از چپ گرفته شود.
قاب روی این تصویر کار میکند تا چشم را به مرکز، به خانه برساند. این چیزی است که شما هنگام عکسبرداری میتوانید با دوربین نیز انجام دهید! عادت کنید که به اطراف خارج از تصویر خود نگاه کنید. اگر در آنجا چیزهای اضافی وجود دارد، عکس دیگری بگیرید و آن تکهها را بردارید.
نزدیکتر بروید، زوم کنید یا زاویهی دوربین خود را تغییر دهید – برای ساده کردن هر کاری انجام دهید و چیزهای غیرضروری را از تصویر خود بیرون کنید.
6. به تصویر وارونه نگاه کنید
درواقع یک دلیل فیزیولوژیکی برای انجام این کار وجود دارد – این مغز ،شما را از سوژه دور میکند و دید شما را تنها برای دیدن نور و تنها کاهش میدهد.
در مشاهده یک تصویر به حالت وارونه، چشم شما بلافاصله به سمت ناحیهای میرود که توجه بیننده شما را بیشتر جلب میکند که بالا و سمت راست است.
شما میتوانید این کار را با دوربین یا رایانه انجام دهید.
به این تصویر از یک گلکوچک نگاه کنید. اکنون بار دیگر وارونه به آن نگاه کنید. چشم شما به کجا میرود؟ پسزمینه و نواحی با کنتراست بیشتر، همانطور که در زیر اشارهشده است
چهار چیز وجود دارد که بهطور طبیعی توجه بیننده را جلب میکنند:
- درخشانترین قسمت تصویر (اگر واضح نیست، چشمها را به حالت نیمه بسته درآورید و تمام چیزی که خواهید دید، مناطق روشن همچون حباب است).
- منطقه با بیشترین کنتراست (جایی که تاریکی در برابر نور است).
- مناطق با شارپ ترین فوکوس (بهطوریکه اگر شما در f / 16 شات کنید و کل تصویر شارپ باشد، باید مطمئن شوید که سوژه واضح و به شیوهی دیگری برجسته است –
- رنگهای روشن، مخصوصاً نمونههای گرم آنها مانند قرمز، نارنجی و زرد. بنابراین اگر هر یک از این چهار چیز در پسزمینه ظاهر شود،
چشم بیننده را از سوژه دور خواهند کرد (مانند تصویر بالا)
در اینجا تصویر بهتری از همان گل است. با حرکت بهطرف دیگر و حذف پسزمینهی روشن، گل برجستهتر میشود. اگر در هنگام عکسبرداری از یک مگس در حال انجام بازبینی تصویر هستید، این کار را انجام دهید، اگر مطمئن نیستید که سوژهی واضحی دارید این کار را انجام دهید.
سپس دوربین را وارونه کنید و ببینید چشم شما به کجا کشیده میشود. اگر این سوژه نیست، فکر کنید برای حل مسئله چهکاری میتوانید انجام دهید و عکس دیگری بگیرید.
گاهی اوقات فقط یک یا دو قدم جابهجا شدن باعث تفاوت زیادی میشود، اما نمیتوانید این نوع کارها را بعداً در مرحلهی پس از تولید در کامپیوتر انجام دهید.
پردازش تصاویر
شما فقط میتوانید آنچه آنجا وجود دارد را ارتقا دهید – نمیتوانید روشنایی نامناسب و یا پسزمینه گیجکننده را درست کنید (خوب گاهی اوقات میتوانید، اما به برخی از مهارتهای دیوانه کنندهی فتوشاپ و زمان بسیار زیادی نیاز دارد).
پس از انجام بررسی عکس در رایانه، از روش وارونهی مشابه استفاده کنید تا به شما کمک کند نحوهی پردازش تصاویر خود را بدانید. ببینید آیا زمینههای روشنی وجود دارد که میتوانید آنها را کاهش دهید یا چیزهایی که میتوانید حذف کنید، این تصویر را بهبود میبخشد و فوکوس را روی سوژه بیشتر میکند.
چگونه از این نکات و برنامه عملی استفاده کنید تمام نکات توضیح دادهشده در اینجا را مرور کنید و آنها را روی برخی از تصاویر خود اعمال کنید. سپس به اینگونه تصاویر عکاسان دیگر نیز نگاه کنید.
گام اول این است که بدانید میخواهید تصاویر خود را بهتر کنید. گام دوم این است که بدانید چطور به نظر میرسد، واقعاً چگونه آن را انجام دهید. سپس میتوانید از بهترین عکاسان یاد بگیرید و شروع به استفاده از دانش نوظهور خود در عکاسیتان کنید. اگر درگیر چالش شدهاید و میخواهید یک تصویر بازبینی شود- لطفاً در نظرات زیر به اشتراک بگذارید. به خاطر داشته باشید که تنها من بازبینی را انجام نخواهم داد، بلکه سایر خوانندگان نیز این کار را انجام میدهند.
اگر نظر خود را به تصویر شخص دیگری اضافه میکنید، لطفاً دو چیز را به یاد داشته باشید:
- نظرات خود را مثبت و مفید نگهدارید. (گفتن: «تصویر شما مزخرف است» مفید نیست، اما این جمله مفید است، «منطقه روشن در آسمان توجه من را به خود جلب میکند، اگر شما آن را حذف کنید، ممکن است بهتر کار کند» – لطفاً از سبک دوم برای نظرات خود استفاده کنید).
- حداقل یکچیز خوب بگویید (چیزی که کار میکند)
و در نهایت این 6 مورد را برای تجزیه و تحلیل عکس بکار برید :
هنگامیکه شما یکی از عکسهای خود یا دیگری را بازبینی میکنید، قوانین تجربی خاصی وجود دارد که باید از آنها پیروی کنید. مراحل زیر روش گامبهگام بازبینی عکسها و توصیههای پیشنهادی بالقوه را ارائه میدهند.
1. عکس را در نوع خاصی طبقهبندی کنید:
پرتره، منظره، طبیعت، حیاتوحش، اکشن و غیره. بله، بین عکاسی طبیعت و حیاتوحش تفاوت وجود دارد. نکته این است که آن را به یک سوژهی خاص محدود کنید. از انواع مختلف عکاسی انتظارات متفاوتی وجود دارد.
2. آیا نور بهطور مؤثری استفادهشده است؟
تکنیکهای مختلف نورپردازی برای انواع مختلف عکاسی مورداستفاده قرار میگیرند. آیا شات خیلی تاریکی است؟ شستگی وجود دارد (سفیدی که خیلی روشن است)؟ در یک پرتره از نور غیرمستقیم استفادهشده است؟ نور مستقیم در پرترهها میتواند ویژگیهای صورت را مسطح کند.
3. سوژهی عکس را مشخص کنید.
بینندگان نباید حدس بزنند که سوژه چیست. اگر سوژه واضح نیست، برای بازبینی عمیقتر نکات زیادی وجود ندارد.
4. به تکنیکهایی که مورداستفاده قرار میگیرند تا سوژه را بیرون بکشند، توجه داشته باشید.
عمق محدودی از زمینهی مورداستفاده وجود دارد تا در حال فوکوس روی سوژه پیشزمینه یا پسزمینه را بلوری کند؟ سوژه طی شات در حال حرکت بود؟ آیا تکنیکها برای نشان دادن حرکت استفاده میشدند؟
تکنیکهای زیادی وجود دارد که میتوانند استفاده شوند تا به سوژه توجه شود. آیا تکنیکهای قابلتوجهی هستند؟ آیا یک تکنیک متفاوت باید استفاده شود؟
5. ببینید آیا چیزی در شات وجود دارد که بهطور غیرضروری حواس را از سوژه پرت میکند
آیا در پسزمینه چیزی وجود دارد که چشم شمارا از سوژه دور میکند؟ عکاسان قبل از رها کردن شاتر، باید مطمئن شوند که هیچ عامل حواسپرتی در نمایاب وجود ندارد.
6. گام نهایی در بازبینی یک عکس، رشد نظر شخصی است.
آیا تصویر را دوست دارید؟ چرا و چرا نه؟ اگر این شات شما است، دفعهی بعد چهکاری را باید متفاوت انجام دهید؟…ممکن است هر چیزی باشد؟ در صورتی که شات شخص دیگری است، آیا باید رویکرد متفاوتی داشته باشید؟ اگر شخص دیگری از شما خواست تا عکس او را بازبینی کنید، این کار را انجام بدهید.
نظر صادقانهی خود را، در صورت لزوم همراه با انتقاد سازنده، بگویید. هر چه شما عکسهای بیشتری را بازبینی کنید، این کار شمارا برای فرصتهای مختلف عکسبرداری آمادهتر خواهد کرد.
سوالات متداول
4 مرحله اصلی تجزیه و تحلیل یک عکس را مطرح کردیم:
عناصر مختلفی را که می بینید به صورت بصری توصیف کنید.
تجزیه و تحلیل فنی هر عنصری را که می بینید انجام دهید.
عکس یا سریال را به شیوه ای روایی با تمام عناصری که از آن می بینید، توصیف کنید.
عکس یا سریال را بر اساس احساس خود تفسیر کنید.
آنالیز عکس (یا تجزیه و تحلیل عکس) به مطالعه تصاویر برای گردآوری انواع مختلف داده ها اشاره دارد. فناوری آنالیز فوتو روشی را که معادن و آسیاب ها برای کمیت کردن مواد تکه تکه شده تغییر می دهند، تغییر داده است.
نرم افزار تجزیه و تحلیل تصویر، همچنین به عنوان تشخیص تصویر یا بینایی کامپیوتری شناخته می شود، تصاویر را برای استخراج جزئیات با استفاده از هوش مصنوعی پردازش می کند. الگوریتم های یادگیری ماشینی را می توان برای شناسایی هر چیزی مورد استفاده قرار داد ، که کاربردهای متنوعی را برای برندها فراهم می کند.
دو نوع روش برای پردازش تصویر وجود دارد که عبارتند از پردازش تصویر آنالوگ و دیجیتال. پردازش تصویر آنالوگ را می توان برای نسخه های چاپی مانند چاپ و عکس استفاده کرد. تحلیلگران تصویر در حین استفاده از این تکنیک های بصری از اصول مختلف تفسیر استفاده می کنند.